هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...

آمار ناامني در كشورهاي غربي

گزارش هاي ناگوار و تكان دهنده اي كه از رسانه هاي گروهي دنيا در اين زمينه در اختيار افكار عمومي قرار داده مي شود، نيز اين مطلب را تأييد مي كند و از بحراني روحي و جنسي در جوامع امروزي خبرمي دهد كه هر دو، دست در دست هم، امنيّت زن را خدشه دار ساخته و آسايش خاطر او را سلب كرده اند. روزنامه معروف فرانسوي (لوموند) در شماره 20 اكتبر 1984، از قول «نهضت زنان ايتاليا» آمار تجاوزها به زنان را چنين گزارش مي دهد: «در ايتاليا، ساليانه تعداد بيست هزار زن مورد تجاوز قرار مي گيرند كه به ندرت يك دهم از آنها به علّت بي فايده بودن شكايت، درصدد شكايت به مقامات قضايي برمي آيند».

در تاريخ 18 اوت 1984، كانال اول تلويزيون فرانسه، در ساعت يك بعد از ظهر به وقت پاريس، ضمن گزارش در مورد گسترش روزافزون تجاوزها در فرانسه اعلام كرد: «در فرانسه، ساليانه سيصد هزار نفر، مورد حمله و تجاوز قرار مي گيرند».1

اين تهديدها و نا امني ها، زنان غربي را بر آن داشته تا هنگام خروج از منزل، همراه خود وسيله هاي دفاعي همچون اسلحه هاي سرد و گرم و اسپري هاي مخصوصي كه از گاز اشك آور پُر شده حمل كنند. همچنين آنها به تقويت قدرت بدني خود مي پردازند. ازاين رو، بر خلاف آسيب پذيري و ظرافت اندام خود، با اشتياق، در كلاس هاي فراگيري «آموزش هاي رزمي» كه ورزشي مردانه و خشن است، شركت مي جويند. در اين كلاس ها، آموزش هاي ژاپني مخصوص دفاع زنان آموخته مي شود. به گزارش نشريه معروف آلماني اشتوتكارتو، «چهار درصد زنان آلماني در سطح كشور، شيوه هاي مختلف دفاع از خود را در اين كلاس ها فرا گرفته اند كه اين رقم، در شهرهاي بزرگ تا ده درصد رسيده است. در حال حاضر، آموزشگاه هاي يادگيري فنون دفاع از خود، در اغلب شهرهاي مختلف آلمان غربي تشكيل و مشغول به كار شده است».2

البته اين تدابير نيز نتوانسته از اضطراب و دلهره زن غربي بكاهد و امنّيت او را تضمين كند. شاهد اين مدّعا، افزايش آمار تجاوزهاي ناجوان مردانه به زنان است. روزنامه جمهوري اسلامي به نقل از همان نشريه كه به گزارش ها و طرح و بررسي مسائل و مشكلات زندگي زنان اختصاص دارد، مي نويسد: «دويست فقره تجاوز به زن در يك روز. هر روز در كشور آلمان غربي، دويست فقره تجاوز به عنف صورت مي گيرد و زنان، قربانيان اصلي اين فاجعه مي باشند. اخيراً روزنامه آلماني اشتوتكارتو، ضمن بررسي پي آمدهاي افزايش مفاسد اخلاقي و جنسي در آلمان غربي نوشت: ساليانه، هفتاد و پنج هزار تجاوز به عنف به زنان در اين كشور صورت مي گيرد».3

اين آمار، مربوط به بيست سال قبل است، ولي آمار مربوط به دهه پاياني سال 2000 (دو هزار) ميلادي وحشتناك تر است. با تأسف بايد گفت فقط در كشور امريكا، تعداد فرزندان نامشروع، 440/257/1 نفر در سال 1997 بوده كه رقم قابل توجهي از آن، ناشي از تجاوز به عنف است. رقم تجاوز به عنف روزانه در سال 1996 نيز، 52 مورد گزارش شده است.4

با مرور گزارش هاي مستند ياد شده و ديگر آماري كه هر روزه به وسيله رسانه هاي گروهي و ديگر منابع معتبر ارائه مي گردد، اين پرسش به ذهن مي رسد كه آيا به راستي زنان در اين اوضاع و احوال، چه تكليف و وظيفه اي دارند؟ آن گاه كه به دليل نياز يا اقتضاي شرايط زندگي اجتماعي، ناچارند در هر گام با مردان تماس داشته باشند و پناه بردن به مأمنِ امن خانه و خانواده نيز برايشان ناممكن است. آيا در صورت خودآرايي و تحريك مردان بيگانه، از امنيت بيشتري بهره مند خواهد بود يا با پوشانيدن خود و آنان را از زيبايي ها و آرايه هاي پنهان خويش با خبر نكردن و به تبع، اميال خفته شان را بيدار نكردن؟ زن در مقام پيش گيري از اين تهديدها و ناامني ها، چه بايد بكند؟

پيشنهاد اسلام

دين مبين اسلام كه هيچ يك از پرسش ها و نيازهاي بشر را بدون پاسخ نگذاشته، در اين مورد، تدبير حجاب و پوشش را به زن پيشنهاد مي كند. در قرآن كريم، حفظ امنيّت و آرامش زنان، از فلسفه هاي حكم حجاب معرّفي شده است:

يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ ِلأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْني أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤذَيْنَ وَ كانَ اللّهُ غَفُورًا رَحيمًا. (احزاب: 59)

اي پيامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه خويشتن را به چادر فرو پوشند كه اين كار براي اينكه آنها (به عفّت و آزادگي) شناخته شوند تا از تعرّض و جسارت (هوس رانان) آزار نكشند، بر آنان بسيار بهتر است و خدا (در حق خلق) آمرزنده و مهربان است.

در تفسير كاشف ذيل اين آيه آمده است: «اين امر، نزديك تر است به اينكه اين زنان به عفّت و پاكي و خويشتن داري شناخته شوند. پس همانا حجاب، زن با حجاب را از زناني كه مورد طمع و آزار اهل فسق و شهوتند، جدا مي كند. بنابراين، زنان با حجاب به واسطه سخنان شهوت انگيز و نگاه هاي هرزه اين گونه افراد، مورد اذيت و آزار قرار نخواهند گرفت».۵

آري، زن با حجاب و با عفّت، با پوشانيدن اندام و زيبايي هاي خويش، افزون بر تحريك نكردن شهوت مردان بيگانه، دزدان عفّت و مردان هرزه و شهوت پرست را از طمع در كالاي وجود خويش نااميد مي سازد و در حقيقت، به آنان پيام مي دهد كه من، زني هرزه و هرجايي نيستم. حجابم از درون پاك و ايمان استوارم خبر مي دهد و گل خوشبويي هستم كه عطر و طراوتم را، به گلستان خانواده ام ارزاني مي دارم و با خار حجاب، چشم ناپاك دلان را كور مي سازم. ولي هنگامي كه زن با چهره اي نقّاشي شده و لباس هايي جذّاب، بدون حجاب و پوشش در اجتماع ظاهر گردد، كالاي وجود خويش را بهتر در معرض دستبرد دزدان شرف و اخلاق قرار مي دهد و خواه ناخواه، نگاه هاي آلوده و هرزه جوانان و مردانِ بيماردل را به سوي خويش مي كشاند و با اين جرقّه ها، آتش خفته شهوت آنان را شعله ور مي سازد، غافل از اينكه زبانه اين شعله، پيش از هر كس، دامن خود او را فرا خواهد گرفت و نخستين طعمه اين حريق، عفّت، سلامت و امنيّت خود او خواهد بود. به قول شاعر:

اي دختر پري وش و اي ماه نازنين

اي مه ز باغ حُسن تو گرديده خوشه چين

تو در حجاب هم چو گلِ نو شكفته اي

كو را هزار آفت وي بود در كمين

زينهار بر مگير ز صورت، نقاب را

تا از غبار پاك بماند تو را جبين

آن كس كه گفت خيرِ تو اندر حجاب نيست

بي شك نباشد همچو كسي ناصح و امين

او برخلاف عقل و طبيعت زند سخن

حرص مگس كجا و كجا شهد انگبين

تنها حجاب نيست تو را مانع از نظر

صد نكته اي است غامض و پيچيده اندر اين

اين پرده لطيف كه اسمش حجاب شد

بر دفع دشمن از تو بود سدّ آهنين

گر سدّ شكست لشكر دشمن به نام دوست

هم از يسار حمله ات آرد هم از يمين

پامال راه جهل شود اعتبار تو

شادي نديده اي بت زيبا، شوي غمين

چون رفع شد حجاب، ره فتنه باز شد

بايد شدن به مردم چون ديو و دد قرين۶

مهر منير

البّته نبايد فراموش كرد كه به طور معمول مفسده ها و معضلات اجتماعي، تك علّتي نيستند. ازاين رو، خداوند تعالي پس از اينكه در آيه 59 سوره احزاب براي جلوگيري از مزاحمت هاي افراد هرزه، به زنان دستور مي دهد كه بهانه اي به دست آنان ندهند، بي درنگ در آيه بعد روي سخن را به طرف اراذل و اوباش گردانيده با لحني تهديدآميز مي فرمايد:

اگر منافقان و كساني كه در دل هايشان مرضي هست و شايعه افكنان در مدينه، [از كارشان] باز نايستند، تو را سخت بر آنان مسلّط مي كنيم تا [مدتي] اندك در همسايگي تو نپايند. از رحمت خدا دور گرديده و هركجا يافته شوند گرفته و سخت كشته خواهند شد. (احزاب: 60 و 61)۷

آن گاه مي افزايد: اين دستور تازه اي نيست، بلكه:

اين سنّت خداست كه در همه دوره ها و امت هاي گذشته برقرار بوده و بدان كه سنت خدا هرگز مبدّل نخواهد شد. (احزاب: 62)

در جامعه اي كه نگاه، آزاد و بي ضابطه باشد، ارضا نيز بايد نامحدود باشد؛ زيرا نگاه بي ضابطه، ارضاي بي ضابطه مي طلبد. البته، به يقين ارضاي نامحدود ناممكن است و محروميّت به دنبال خواهد داشت. غريزه جنسي، از قوي ترين غريزه هاست و محروميّت ناشي از ارضا نشدن آن نيز، شديدترين محروميّت ها خواهد بود. در روايتي نقل شده كه: «چه بسيار نگاهي كه موجب عقده و حسرت طولاني مي شود.»۸چشم، عضو متمركز كننده امواج برخاسته از اقيانوس عظيم حسرت، محروميّت، مكنت و ناكامي هاست؛ همان گونه كه ذرّه بين، اشعه هاي جداشده از اقيانوس هاي نوراني خورشيد را متمركز ساخته و مي سوزاند. به راستي اين امواج سوزنده، با بدن لطيف، ولي عريان زني كه در معرض اين نگاه ها قرار خواهد گرفت چه خواهد كرد و چه تأثيري بر زيبايي او خواهد گذاشت؟! اينجاست كه عمق تعبير لطيف اميرمؤمنان علي عليه السلام جلوه مي نمايد كه فرمود: «زكوةُ الجَمالِ العِفاف ؛۹زكات زيبايي، عفاف است».

زكات از ريشه زكي، به معناي رشد و نمو است. در اسلام براي سرمايه هاي مختلف، همچون مال، علم و... زكات، مايه رشد و ازدياد بيان گرديده است. براي مثال، زكات مال، صدقه دادن و زكاتِ علم، آموزش به ديگران است. آنچه هم مايه رشد و فزوني سرمايه زيبايي زن معرفي شده، برخلاف موارد ديگر، بذل و بخشش آن نيست، بلكه عفّت ورزيدن است. كليد عفاف، ستر و پوشش است؛ چنان كه در آيه ۱۰سوره نور، آنجا كه به زنان پير و سالخورده كه اميد ازدواج بر آنان نمي رود رخصت برداشتن چادر6 داده شده، در پايان پوشيدن اين لباس ها را برابر با عفّت ورزيدن معرفي مي كند و مي فرمايد:

وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتي لا يَرْجُونَ نِكاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ. (نور: 60)

و زنان سال خورده كه از ولادت و عادت بازنشسته اند و اميد ازدواج و نكاح ندارند، بر آنان باكي نيست اگر اظهار تجملات و زينت خود نكنند كه جامه هاي اولي خود نزد نامحرمان از تن برگيرند و اگر باز هم عفّت و تقواي بيشتر گزينند، بر آنان بهتر است.

خلاصه آنكه:

آينه بي حجاب به طبع گيرد غبار

خوش بود آيينه را پرده بر او داشتن

غنچه به باغ ايمن است تا بود اندر حجاب

آفتِ جان و دل است چهره عيان داشتن

 

وافي عراقي

گل تا آن زمان كه در پوشش كاسبرگ خود پنهان است و رخ عيان ننموده، شاداب و باطراوت است، ولي همين كه از وراي كاسبرگ، سر برآورد، در عمل پايانِ گل بودن را براي خويش اعلام كرده است. زيبايي و طراوت زن نيز تا آن زمان پابرجاست كه در پوششي پنهان باشد. جهانِ غرب هم امروز به اين مطلب رسيده است و به ناچار از شيپورهاي تبليغاتي خويش فرياد بر مي آورد كه معدّل زيبايي زن، در برابر برهنگي رو به كاهش است، غافل از اينكه دين مبين اسلام چهارده قرن پيش به اين مطلب اشاره كرده و درباره آن هشدار داده است. يكي از حكمت هاي الزام شرع مقدس اسلام به پوشيدگي زنان، آن هم به حد قابل توجهي بيشتر از مردان، مي تواند همين امر باشد. به هر حال، تهديدي كه برهنگي نسبت به زيبايي زن دارد و ضرري كه از اين جهت متوجّه اوست، اگر قطعي و صددرصد هم نباشد، محتمل است و رفع ضرر محتمل نزد عقلا واجب است؛ زيرا اگر كودكي به عاقلي خبر دهد كه فلان آب مسموم است، او هرگز از آن آب نخواهد نوشيد. اگر كسي هم گوهر باارزشي داشته باشد و آن را در معرض دستبرد قرار دهد، عاقلان او را نكوهش مي كنند. همچنين است حكم پوشش كه اگر زن، پاي بند به اصول مذهبي هم نباشد، عقل بر او حكم مي كند كه خود را در مقابل نگاه مردان بيگانه بپوشاند، وگرنه مورد سرزنش عقلا واقع خواهد شد.

پی نوشت ها

1. آيين بهزيستى اسلام، ج 3، ص 45.

2. همان، ص 62؛ به نقل از روزنامه جمهورى اسلامى، ص 8، ش 2286، 2/2/1362.

3. همان.

4. ويليام جى، بنت، شاخص هاى فرهنگى در ايالات متحّده امريكا در پايان قرن بيستم، مترجم: فاطمه فراهانى، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1381، چ 1، صص 9 ـ 254، به ويژه صص 40 ـ 60.

۵محمد جواد مغنيه، التفسير الكاشف، بيروت، مارس 1981 م، چ 2، ج 6، ص 240.

۶يوسف نجفى جيلانى، طومار عفّت، رشت، مطبعه فردوس، 1345، ص 164.

۷ناصر مكارم شيرازى، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، 1363، ج 17، ص 432.

۸فروع كافى، ج 5، كتاب النكاح، باب نوادر، ص 559.

۹عبدالواحد بن محمد آمدى، غرر الحكم و دررالكلم به صورت موضوعى، مترجم و محقق: هاشم رسولى محلاتى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1377، چ 1، ج 2، باب العفّة، ص 129.

۱۰فروع كافى، ج 5، كتاب النكاح، باب القواعد من النساء، ص 522، ح 2.

 

>>>لینک خبر<<<


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده گروه فرهنگی حجاب فاطمی در جمعه 25 بهمن 1392 |
موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان حجاب فاطمی و آدرس hejabfatemi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





برچسب‌ها